توضیحات بازی
همه چیز از آنجا آغاز شد که در خبر ها شنیدیم حوادث نسخه بعدی سری محبوب Assassin’s Creed قرار است در لندن ویکتوریایی به وقوع بپیوندد و جدید ترین نسخه سری Syndicate نام گرفته است. لازم به ذکر است که Syndicate نخستین قسمت از مجموعه Assassin’s Creed محسوب میشود که به طور کامل توسط استودیو Ubisoft Quebek ساخته میشود. با ما در ادامه همراه باشید.

داستان بازی
داستان این نسخه بیشتر پیرامون تغییر دادن فضای شهر لندن در آن دوره و تبدیل کردن آن به یک مکان بهتر است. این موضوع نیز در ماموریت های اصلی بخش داستانی و همچنین در بخش های جانبی به وضوح دیده میشود.در Syndicate یک هدف اصلی وجود دارد و آن هدف نیز بهبود اوضاع لندن و از بین بردن فساد است.
به عنوان مثال در یکی از بخشهای ابتدایی بازی افرادی را میبینید که به شکل غیر قانونی مواد مخدر را در شهر توزیع میکنند و شما باید فروشنده ها و افرادی که در خط تولید این محصولات فعالیت دارند را دنبال نمایید تا در نهایت فرد اصلی یا به عبارتی دکتری که پشت سر این موضوع است را پیدا کرده و او را ترور کنید تا به میزان اندکی فساد موجود در شهر را کاهش داده باشید.
همانطورکه پیشتر گفتیم در Syndicate یک هدف اصلی وجود دارد و آن هدف نیز بهبود اوضاع لندن و از بین بردن فسادی است که تمام گوشه های شهر را در بر گرفته است. نکته مثبت این است که سازندگان به نحوی بازی را طراحی کرده اند که تمام بخش های بازی مطابق با این هدف حرکت میکنند و در راستای آن هستند. بنابراین علاوه بر روایت داستانی که نقش مهمی در این زمینه دارد المان های گیمپلی نیز به کمک این هدف بزرگ آمده اند و آن را همراهی میکنند. به همین دلیل مخاطب احساس میکند که با یک عنوان منسجم سر و کار دارد و این مورد تاثیر زیادی در افزایش رضایت بازیکن خواهد داشت.
مهمترین ماموریت جانبی بازی از شما میخواهد که بخش هایی از شهر لندن را آزاد نمایید. زمانی که این مناطق را پاکسازی کنید باید وارد مبارزات خیابانی شوید و در صورت موفق شدن در این موارد میتوانید یک هفتم شهر را از دست تمپلار ها آزاد نمایید که موفقیت بزرگی به حساب میآید.
از این فرمول در نسخه های قبلی سری نیز استفاده شده بود اما تفاوت در این است که با تجربه کردن Syndicate احساس میکنید این شیوه به تکامل و شکوفایی لازم رسیده است. منظورم همان حس شیرین پیشرفت تدریجی در بازی است اما سازندگان در Syndicate روایت داستانی را با گیمپلی درهم آمبخته اند تا یک معجون دوست داشتنی را خلق نمایند. شما به تدریج پیشرفت میکنید و قدرت بیشتری را کسب مینمایید و به خوبی آثار این موارد را در دنیای بازی مشاهده میکنید.
از نخستین قسمت سری تا کنون بخش هایی در بازی وجود داشتند که بازیکن را به دنیای کنونی منتقل میکردند که جذابیت چندان زیادی نیز نداشتند. خوشبختانه این قسمت ها در Syndicate کاهش پیدا کرده و تقریبا محو شده اند و سازندگان تمام تمرکز خود را بر روی شخصیت های اصلی داستان گذاشته اند. Syndicate یک داستان شخصی و باور پذیر را روایت میکند. تمپلار ها تحت فرماندهی Crawford Starrick کل شهر لندن را تصرف کرده اند و یک گروه خیابانی که Blighters نام دارد آنها را در رسیدن به اهدافشان یاری میکند. به مانند رسم همیشگی سری این بار تیز چند شخصیت تاریخی محبوب مثل Alexander Graham bell، Charles Dickens و Karl Marx در جدید ترین نسخه سری وجود دارند.
اما میرسیم به شخصیت های اصلی داستان و همانطور که اطلاع دارید نویسندگان در Syndicate دو شخصیت اصلی خلق کرده اند. دو خواهر و برادر با نام های Jacob Frye و Evie Frye شخصیت های اصلی جدیدترین نسخه سری هستند. این دو شخصیت به خوبی به تصویر کشیده شده اند و تیم سازنده تلاش کرده که از پتانسیل بالای این دو شخصیت و روابط میان آنها نهایت استفاده را بکند. آنها دیدگاه های متفاوتی درباره اهدافشان و در زمینه چگونگی دستیابی به آنها با یکدیگر دارند.
گیم پلی بازی
مراحل اختصاصی هم برای هر دو شخصیت اصلی در نظر گرفته شده است تا فقط با یک شخصیت بازی را دنبال نکنید. انجام مراحل فرعی دست شما را برای استفاده از شخصیت دلخواه باز گذاشته تا آزادی کامل برای انجام آنها داشته باشید. شاید جالبتر میشد اگر بعضی مراحل با همکاری هر دو شخصیت صورت میگرفت. موضوعی که در یکی از مراحل بازی شاهدش بودیم. قسمتی که جیکوب کنترل درشکه را بر عهده داشت و شما کنترل ایوی را در دست داشتید و باید با شلیک به دشمنان درشکه سوار مزاحمی که شما را تعقیب میکردند، راه را برای حرکت جیکوب هموار کنید. این همکاریها در قالب مراحل co-op واقعا جالب میشد، اما سازنده بر خلاف نسخههای قبلی بخشهای چند نفره را کنار گذاشته تا تمرکز بالایی روی بخش تک نفره داشته باشد. نکتهی دیگری که باید به آن اشاره کنم شروع سینمایی بازی بود.
مبارزه روی سقف و داخل کابین قطار و یا فرار از یک بنای در حال انفجار، نوید یک بازی بسیار هیجان انگیز و سینمایی را میداد. اما در کمال تعجب و پس از اتمام مراحل اولیه و ورود به لندن، همه چیز تغییر میکند. تغییری که نمیتوان از آن به عنوان یک نکتهی منفی یاد کرد، اما بهتر بود تا آن هیجان ابتدای بازی که حاصل از ذوق طراحان بازی بود، تا پایان و در بعضی از قسمتهای بازی نیز دیده شود! خوشبختانه با وجود طراحی مراحل قابل قبول بازی، احساس خستگی نخواهید کرد. با اینکه شاهد مراحل با شکوه و به یاد ماندنی در بازی نبودیم، اما نمیتوان ایراد جدی به بازی گرفت. شاید گاهی احساس کنید که نحوهی انجام ماموریتها تکراری شده و تیم طراحی مراحل بازی حرف جدیدی برای گفتن ندارد، اما همیشه اینطور نیست. چند عامل جدید به بازی اضافه شده است که از جملهی آنها میتوان به دزدیدن اشخاص مختلف اشاره کرد. شاید گاهی لازم به کشتن هدف نباشد و آن فرد را زنده لازم داشته باشید. در این موارد باید با دقت بیشتری بازی کنید و بدون دیده شدن فرد مورد نظر را غافلگیر کنید. او را از پشت گرفته و با تهدید به مرگ، مجبور به حرکتش کنید. اگر خواست فرار کند فشار را با زدن یک دکمه بیشتر کنید و او را از آن منطقه خارج کنید.

ممکن است در این بین دیده شوید و مجبور به مبارزه با افراد دشمن شوید. در این شرایط شخص مورد نظر فرار میکند و کار واقعا سخت میشود. دزدیدن افراد به این شکل ایدهی جالبی بود و تازگی داشت، اما آنقدر در طول بازی از آن استفاده میشود که از آن خسته خواهید شد. مورد دیگر استفاده از محیط علیه دشمنها بود. این موضوع در تبلیغات بازی زیاد به چشم میخورد و حس میکردیم در نسخهی نهایی به یکی از موارد جذاب برای مبارزه با دشمن تبدیل شود. اما در عمل این اتفاق نیوفتاد و در بسیاری از مواقع راهی به جز درگیری نفر به نفر و یا استفاده از عامل مخفی کاری نخواهید داشت. البته باز هم راههایی وجود دارد. برای درک بهتر این راهها ابتدا باید در مورد باندهای درون بازی صخبت کنیم.
تمام بخشهای شهر در ابتدای بازی توسط باندهای خلافکاری اشغال شده و شما برای آزاد کردن هر منطقه، باید به انجام ماموریتهای فرعی بپردازید. ماموریتهایی که شامل کشتن شخص یا اشخاص مختلف یا حتی دزدیدن آنها میشود. نوع دیگر ماموریتها هم آزادی کودکان کار است که در ابتدای این بررسی به آن اشاره کردیم. این مراحل در تمام مناطق مشابه یکدیگر طراحی شدهاند و در طی بازی سختتر میشوند. ضمنا برای آزاد کردن بخش پایانی داستان بازی، حتما باید در سه منطقه و در سه جنگ بین باندها (Gang War) پیروز شوید. Gang Warها بعد از پاکسازی کامل یک منطقه در نقشهی بازی پدیدار میشوند. با آزاد سازی هر منطقه افرادی عضو باند شما میشوند و کمکم تعداد آنها بیشتر میشود.
افرادی که با لباسهای سبز رنگ خود در محیط بازی قابل مشاهده هستند و هر زمان که بخواهید میتوانید آنها را با خود همراه سازید و با نیروی پشتیبان به انجام ماموریتها بپردازید. با جمع آوری پول و آیتمهای مورد نیاز، میتوانید باند و افراد باند خود را قویتر کنید. حالا میتوانید با خیال راحت به سمت اهداف مورد نظر حرکت کنید و در بین راه تعدادی از افراد قدرتمند باند خود را به همراه ببرید و با رسیدن به محل مورد نظر دستور حمله به دشمنان را صادر کنید. افراد باند شما به دشمن حملهور میشوند و کار برای شما واقعا ساده میشود. البته باید آپگریدهای مورد نیاز را انجام داده باشید تا سطح مهارت (Level) اعضای باند شما از باند دشمن پایینتر نباشد. این موضوع در Syndicate از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و حتی شامل جیکوب و ایوی نیز میشود.
در ابتدای بازی در Level 1 قرار دارید و مسلما اگر بخواهید با دشمنهایی مبارزه کنید که Level بیشتری نسبت به شما دارند، به راحتی شکست خواهید خورد. باید در انتخاب ماموریتهای فرعی دقت لازم را داشته باشید، وگرنه انجام آنها برای شما غیر ممکن خواهد بود. این موضوع نیز باعث میشود بازی تا حدود زیادی با روند حساب شدهای جلو برود و به طراح مراحل بازی کمک کرده تا روایت تقریبا یکسانی برای همهی بازیکنها ارایه دهد. برای دور شدن از مراحل فرعی و داستانی، مسابقاتی نیز وجود دارد که از طریق آنها نیز میتوان پول و XP به دست آورد. مسابقات درشکه سواری و Fight Club که نسبتا جذاب هستند و برای تنوع هم که شده چند باری به سراغشان خواهید رفت. همانطور که اشاره شد، دیگر خبری از شمشیر نیست. به هر حال با ورود به دورهی تاریخی مدرنتر از نسخههای گذشته، باید انتظار چنین تغییراتی را نیز داشته باشیم. مبارزههای نفر به نفر به سه حالت کلی ختم میشود که با توجه به سلاحی که در دست دارید متفاوت است. دلیل این موضوع نیز وجود سه نوع سلاح در بازی است. به جز Hidden Blade و یک اسلحه کمری، میتوانید یکی از سه نوع سلاح اصلی را همراه داشته باشید. پنجه بکس و یک نوع چاقوی بلند، در کنار سلاحی جذاب که شبیه به یک عصا طراحی شده است. بسته به اینکه کدام یک از این سلاحها را در اختیار داشته باشید، شیوهی مبارزهتان تغییر خواهد کرد. مبارزهها هم واقعا جذاب هستند و کمبوها در نگاه اول شما را شگفت زده خواهد کرد. اما به مرور همه چیز تکراری خواهد شد و در ساعات پایانی بازی، کاملا از این موضوع دلزده شدیم. سلاح گرمی که در اختیار دارید کاربرد بیشتری پیدا کرده و بارها مجبور به شلیک به سمت دشمن خواهید شد.
به غیر از سلاحها ابزار جدیدی نیز در اختیار دارید که روند بازی را به کل تغییر داده است! یک روپلانچر همه فن حریف که با استفاده از آن به راحتترین شکل ممکن میتوان به نقاط مرتفع رسید. سالهای گذشته و با انتشار هر نسخه، شاهد آسانتر شدن بالا رفتن از دیوارها بودیم. کافی بود آنالوگ را به سمت بالا نگه دارید تا از دیوار بالا بروید.
حالا کار به جایی رسیده که تنها با یک بار فشار دادن کلید مورد نظر، ظرف کوتاهترین زمان ممکن از هر ساختمانی که مدنظرتان بود بالا بروید. فرقی ندارد یک ساختمان کوتاه باشد یا بلندترین برج شهر! این وسیله کاربرد دیگری نیز دارد و آن ساخت زیپلاین است. با وجود این قابلیت به راحتی بین ارتفاعهای مختلف جابجا خواهید شد. جالب اینجاست که روی این زیپلاین میتوان از پایین به بالا هم حرکت کرد. این موارد بازی را بیش از اندازه آسان کرده و بسیاری از چالشهای گذشته، رنگ و بوی خود را در Syndicate باختهاند. دیگر بعد از انجام ماموریت، برای خارج شدن از محدودهی خطر مشکلی نخواهید داشت و به سادهترین شکل ممکن از دست دشمن فرار خواهید کرد. این موضوع باعث شده تا نسبت به نسخههای قبل شاهد یک تغییر و تنوع کلی باشیم، اما آسان شدن بیش از حد بازی به مذاق ما چندان خوش نیامد! شاید افراد زیادی از اینکه مثل بتمن و حتی فراتر از او در محیط بازی جابجا شوند لذت ببرند. من هم نمیتوانم لذت استفاده از این روپلانچر را (مخصوصا در دقایق ابتدایی کار با آن) منکر شوم، اما از آسان شدن بازی اصلا خوشحال نیستم. اگر به یاد داشته باشید، مینیگیمهایی برای باز کردن صندوقها در نسخهی قبلی وجود داشت.

حالا با توجه به قسمت مربوط به Craft و همچنین آپگریدهای مربوط به باند، نیاز به باز کردن صندوقها بیشتر از قبل شده و فقط برای به دست آوردن پول به آنها مراجعه نخواهید کرد. اما برخلاف قبل، دیگر خبری از مینیگیم نیست و باز کردن صندوقها به سادگی آب خوردن شده و حتی بعضی درهای قفل هم بدون مینیگیم باز خواهند شد. کافی است آپگرید مربوط را دریافت کنید تا هیچ قفلی به روی شما بسته نماند. فقط در دو قسمت کوتاه شاهد دو مینیگیم بسیار ساده بودیم. مشخص نیست که چرا در مواردی که اشاره شد، تا این حد همه چیز آسان شده و شاید بتوان دلیل آن را عامهپسند شدن هر چه بیشتر بازی دانست.
گرافیک و جلوه های صوتی بازی
لندن به مانند یک شهر زنده به نظر میرسد. ایستگاه های حمل و نقل مملو از جمعیت و رهگذر و قطار هستند. افراد فقیر و بی خانمان در کوچه پس کوچه های شهر برای گرم نگه داشتن آتش روشن کرده اند. گربه های کنجکاو نیز هنگامی که در نقطه ای ایستاده اید و منتظر هدف خود هستید به شما خیره خواهند شد. هوش مصنوعی NPC ها نیز قابل قبول است و هنگامی که فردی را به قتل برستانید موجی از ترس و وحشت جمعیت را در بر خواهد گرفت. البته به نظر میرسد سازندگان در این بخش کمی اغراق شده کار کرده اند. به عنوان مثال زمانی که در بازار به یک فرد مشت بزنید جمعیت اطراف شما و به خصوص کودکان و زنان به سرعت منطقه را تخلیه میکنند یا هنگامی که در حال Loot کردن یک فرد هستید مردم به شما خیره میشوند.
در کنار همه این موارد باید به موسیقی و Sound Track های عالی بازی نیز اشاره کرد که تاثیر زیادی در ایجاد یک اتمسفر فوق العاده داشته اند. این آوا های به یاد ماندنی به خوبی حس یاس و نا امیدی نیازمندان و افراد فقیر جامعه و مصمم بودن برادر و خواهر داستان برای بهتر کردن وضعیت موجود را به بازیکن منتقل میکند. این موسیقی ها به نوعی تداعی کننده حس فراموش کردن گذشته و امیدوار بودن به آینده ای روشن هستند و لذت قدم زدن و جست و جو کردن در بخش های مختلف شهر را افزایش داده اند. آقای Austin Wintory آهنگساز عنوان Syndicate است. Victoria Atkin صداگذار Evie Frye و Paul Amos صداگذار شخصیت Jacob است. Kris Holden نیز وظیفه صداگذاری شخصیت منفی Crawford را بر عهده داشته است.

دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.